هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانهای است که شاعر از دوری معشوق و نبودن او میکشد. او از این که دلش به سوی دیگران نمیرود و تنها معشوق را میطلبد، سخن میگوید. همچنین، شاعر از حسرت دیدار معشوق و سوختن در فراق او مینالد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، این شعر نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد تا بتواند با احساسات بیانشده ارتباط برقرار کند.
شمارهٔ ۶۹
درد تو جان من بجز این تن نمی کشد
این بخیه غیر رشته و سوزن نمی کشد
دل را اگر چه نزد رقیبان بود دوا
سازد به درد و منت دشمن نمی کشد
بی سرو قد و سبزه خط و گل رخت
دل سوی باغ روضهٔ رضوان نمیکشد
روی تو آفتاب و بهر جا کشید تیغ
من سوختم ز حسرت و بر من نمیکشد
تا شاهدی به دیدهٔ دل دید روی یار
منت دگر ز دیدهٔ روشن نمیکشد
این بخیه غیر رشته و سوزن نمی کشد
دل را اگر چه نزد رقیبان بود دوا
سازد به درد و منت دشمن نمی کشد
بی سرو قد و سبزه خط و گل رخت
دل سوی باغ روضهٔ رضوان نمیکشد
روی تو آفتاب و بهر جا کشید تیغ
من سوختم ز حسرت و بر من نمیکشد
تا شاهدی به دیدهٔ دل دید روی یار
منت دگر ز دیدهٔ روشن نمیکشد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.