هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و وفاداری بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر با وجود جفاهای معشوق، همچنان وفادار می‌ماند و عشق خود را فدایی می‌کند. او از درد فراق می‌نالد اما امیدوار است که روزی معشوق به دیدارش بیاید. شعر همچنین به مفاهیمی مانند صبر، ایثار و تسلیم در برابر تقدیر اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به جفا و درد عشق نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۱

به سر انگشت نما زاهد انگشت نما را
منظر دوست که تا سجده کند صنع خدا را

گر درین هر دو سرا خاک کف او به کف آرم
التفاتی نکنم حاصل این هر دو سرا را

آتشی دارم از آن سان که اگر برکشم آهی
جز سمومی نبود خاصیت باد صبا را

هیچ کس نیست که حال دل ما با تو بگوید
که چه سان می گذرد روز گرفتار بلا را

تو جفا کن وگرت میل وفا نیست چه باک
من نه آنم که تحمّل نکنم بار جفا را

مگس از شهد برآساید و پروانه ز آتش
زانکه از اهل جفا نیست خبر اهل وفا را

رفتن از کوی تو یک گام که را قوّت و طاقت
و آمدن بر سر کوی تو که را زهره و یارا

هر که در دام تو افتد نکند یاد رهایی
هر که را درد تو باشد نبرد نام دوا را

این خیال است که روزی به عیادت برم آیی
کاین سعادت نبود طالع شوریده ی ما را

گر به پا دور شوم باز به سر پیش تو آیم
صد ره ار زانکه برانند من بی سر و پا را

نشکند عهد و وفای تو جلال ار تو شکستی
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.