هوش مصنوعی: شاعر از ساقی می‌خواهد شراب بیاورد و از غم و رنج‌های زندگی فرار کند. او از رندی و شور زندگی می‌گوید و توبه و پرهیز را رد می‌کند. همچنین، از عشق و مستی به عنوان راهی برای رهایی از دردهای دنیا یاد می‌کند و از ظلم فلک شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیمی مانند شراب‌خواری و رندی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، مضامین عرفانی و فلسفی آن نیاز به درک بالاتری دارد.

شمارهٔ ۴

ساقیا! خیز و بیار آن آب رنگ آمیز را
وان حریف تلخ شیرین کار شورانگیز را

جز حدیث رندی و قلاّشی از رندان مپرس
ما چه می دانیم رسم توبه و پرهیز را

گو بیا از عاشقان آموز اندر نیم شب
کیست کاین معنی بگوید زاهد شب خیز را

تا بریزاند ز تب غم را ز دل سرخاب نوش
بر سر سرخاب رو تا بنگری تبریز را

وه که جانم را به تنگ آورد از جور فلک
گو به دست مهر راند زخم تیغ تیز را

ساقیا! در ده ز سرجوش سعادت ساغری
تا به مستی بشکنم این چرخ محنت بیز را

خیز و خاک کوی میخانه به دست آور جلال!
تا بدو روشن کنی این دیده خونریز را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.