هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر شاعر می‌پردازد. شاعر از شمع، نور، و پروانه به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و عشق را به عنوان نیرویی پایدار و الهی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۱۶

این چه شمع است که در مجلس مستان برپاست
وین چه شور است که از باده پرستان برخاست

این چه نور است که اندیشه در و حیران است
آن نه روی است که آن آینه لطف خداست

دی به سودای تو در باغ گذر می کردم
راستی سرو به بالای تو می ماند راست

من و پروانه اگر چند در آتش باشیم
کار پروانه که از شمع جدا نیست جداست

گرچه از زلف توام شام بلا روی نمود
هم ز حسنش اثر صبح سعادت پیداست

کی به دست من درویش فتد خاک رهت
زان که یک ذرّه از آن ملک دو دنیاش بهاست

برود جان جلال از تن و عشقت نرود
تازه آن گلبن عشقی که چنین پابرجاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.