هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و جمال معشوق سخن میگوید و تأثیر عمیق آن بر دل و جان عاشق را توصیف میکند. شاعر از فتنهای که در جهان افتاده و آتشی که در نهاد جان شعلهور شده، سخن میگوید و به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر طبیعت و عالم اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۳
چه فتنه ای ست که ناگاه در جهان افتاد
چه آتشی ست که اندر نهاد جان افتاد
دل از میان غمت بر کنار بود ولیک
به آرزوی کنار تو در میان افتاد
گل از خجالت رخسار تو برآمد سرخ
چو عکس روی تو بر روی گلستان افتاد
شدند عالمی اندر هوات سرگردان
چو پرتوی ز جمال تو بر جهان افتاد
در آن زمان که همی ریخت خون دل کی بود
که چشم مست تو با حال عاشقان افتاد
به گرد دام غمت بر امید دانه وصل
بسی بگشت دلم عاقبت در آن افتاد
جلال در ازل از بستگان زلفت بود
گمان مبر که به دام تو این زمان افتاد
چه آتشی ست که اندر نهاد جان افتاد
دل از میان غمت بر کنار بود ولیک
به آرزوی کنار تو در میان افتاد
گل از خجالت رخسار تو برآمد سرخ
چو عکس روی تو بر روی گلستان افتاد
شدند عالمی اندر هوات سرگردان
چو پرتوی ز جمال تو بر جهان افتاد
در آن زمان که همی ریخت خون دل کی بود
که چشم مست تو با حال عاشقان افتاد
به گرد دام غمت بر امید دانه وصل
بسی بگشت دلم عاقبت در آن افتاد
جلال در ازل از بستگان زلفت بود
گمان مبر که به دام تو این زمان افتاد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.