هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و اشتیاق شاعر به معشوق و ناتوانی در رسیدن به اوست. شاعر از نرسیدن بوی معشوق به عاشقان، ناتوانی در دستیابی به لعل لب او، و برتری معشوق بر همه چیز سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به بی‌تأثیری امر و نهی بر عاشقان بی‌دل و دین دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۸۰

باد صبا به نافه چینت نمی رسد
بویی به عاشقان غمینت نمی رسد

خاک توایم و چشم تو بر ما نمی فتد
ماهی و پرتوی به زمینت نمی رسد

شمعی که آسمان و زمین زو منوّر است
در روشنی به عکس جبینت نمی رسد

گفتم که کام دل بستانم ز لعل تو
دستم به پسته شکرینت نمی رسد

ای دُرج لعل دوست مگر خاتم جمی
زین سان که دست کس به نگینت نمی رسد

هرگز ترا چنان که تویی کس نشان نداد
پای گمان به حدّ یقینت نمی رسد

ای زلف دوست! بر رخ او مسکنت چراست
تو کافری بهشت برینت نمی رسد

مفتی مپوی در پی رندان که امر و نهی
بر عاشقان بی دل و دینت نمی رسد

ای دل ! خوش است ناله بلبل ز شوق گل
لیکن به ناله های حزینت نمی رسد

با خار غم بساز اگرت گل به دست نیست
کز گلشن زمانه جُزینت نمی رسد

بردی جلال گوی فصاحت ز روزگار
شعر کسی به نظم متینت نمی رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.