هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه و عارفانه، ابراز وفاداری و عشق بیپایان خود را به معشوق (سلطان) بیان میکند. او حاضر است به خاطر معشوق جان خود را فدا کند و حتی رنج و غم را تحمل کند. شاعر از تنهایی و درد عشق مینالد اما در عین حال امیدوار است که با یاری معشوق، جاودانه بماند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی از مفاهیم مانند فداکاری و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۹۴
همی خواهم که تا من زنده باشم
تو سلطان باشی و من بنده باشم
ز غم مُردم که جان دیگرانی
به جان دیگران چون زنده باشم؟
روا نبود که جان داروی لعلت
برند اغیار و من جان کنده باشم
برین در من چو سروم دیگران گل
روند ایشان و من پاینده باشم
بزن آبی بر این دل ورنه بینی
که آتش در جهان افکنده باشم
بسان غنچه ام در بند ناموس
که دل پرخون و لب پرخنده باشم
نمیرم چون جلال الا به دردت
اگر با طالعی فرخنده باشم
تو سلطان باشی و من بنده باشم
ز غم مُردم که جان دیگرانی
به جان دیگران چون زنده باشم؟
روا نبود که جان داروی لعلت
برند اغیار و من جان کنده باشم
برین در من چو سروم دیگران گل
روند ایشان و من پاینده باشم
بزن آبی بر این دل ورنه بینی
که آتش در جهان افکنده باشم
بسان غنچه ام در بند ناموس
که دل پرخون و لب پرخنده باشم
نمیرم چون جلال الا به دردت
اگر با طالعی فرخنده باشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.