هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید. او از خیال معشوق، بیخوابیهای شبانه، و اشکهایش میگوید و چگونه عشق معشوق بر تمام وجودش سایه افکنده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۹۵
خیال روی تو مأوا گرفت در بر چشم
نمی شود نفسی غایب از برابر چشم
مجال خواب ندارم که می زند هر شب
خیال زلف تو تا روز حلقه بر در چشم
به جام باده چه حاجت مرا که خون جگر
به حلق تشنه فرو می رود ز ساغر چشم
اگر تو بر سر و چشمم گذر کنی سهل است
اگرچه سهل نباشد گذشتن از سر چشم
دل پر آتش اگر لایق نشست تو نیست
بیار که جات کنم بر کنار منظر چشم
مرا تو چشم و چراغی مرو ز پیش نظر
وگرنه تیره شود خانه منوّر چشم
ولی یقین که به صد چشم و گوش نتوان داشت
چنین که می برد ابروی تو دل از بر چشم
ز بحر اشک کنارم کند پر از گوهر
گهی غوطه کند هندوی شناور چشم
جلال گوهر دیده نثار پای تو کرد
عزیزتر نبود گوهری ز گوهر چشم
نمی شود نفسی غایب از برابر چشم
مجال خواب ندارم که می زند هر شب
خیال زلف تو تا روز حلقه بر در چشم
به جام باده چه حاجت مرا که خون جگر
به حلق تشنه فرو می رود ز ساغر چشم
اگر تو بر سر و چشمم گذر کنی سهل است
اگرچه سهل نباشد گذشتن از سر چشم
دل پر آتش اگر لایق نشست تو نیست
بیار که جات کنم بر کنار منظر چشم
مرا تو چشم و چراغی مرو ز پیش نظر
وگرنه تیره شود خانه منوّر چشم
ولی یقین که به صد چشم و گوش نتوان داشت
چنین که می برد ابروی تو دل از بر چشم
ز بحر اشک کنارم کند پر از گوهر
گهی غوطه کند هندوی شناور چشم
جلال گوهر دیده نثار پای تو کرد
عزیزتر نبود گوهری ز گوهر چشم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.