هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر عمیق عشق بر دل خود می‌پردازد. او از زلفِ معشوق، دل‌بستگی‌اش، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که دوباره معشوق را ببیند. همچنین، شاعر به ستایش قامت و چهرهٔ معشوق پرداخته و عشق را امری پایدار در دل خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا غیرجذاب باشد. همچنین، درک عمیق‌تر از شعر و احساسات بیان‌شده نیازمند بلوغ فکری و عاطفی است که معمولاً از نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۲۴۲

زهی زلف تو نرخ سنبل شکسته
به زنجیر زلفت دل خسته بسته

دلم را ازین بیش مشکن که هرگز
نبوده ست بازار گرمم شکسته

بشد عاشق زار تا در رخت دید
دلم پاره پاره گلم دسته دسته

از آن چشم و زلف تو تا خود چه خیزد
دو طرّار و قتال با هم نشسته

خوشا قامت و عارضت هر دو با هم
که بخت بلند است و روز خجسته

اگر باز بینم رخت، باز بینم
ز دامان خود دست محنت گسسته

جلال ار بماند ز عشقت نگردد
ز لوح دلش نقش عشق تو شسته
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.