هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تنگدستی و فقر شدید خود می‌گوید که به حدی رسیده است که حتی کوچکترین وسایل زندگی مانند کوزه آب و ابزار کارش را نیز گرو گذاشته است. او از ترس طلبکاران حتی نمی‌تواند آزادانه سخن بگوید و وضعیت مالی‌اش به حدی خراب است که نظم زندگی‌اش را از دست داده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق اجتماعی و عاطفی مانند فقر، ناامیدی و فشارهای زندگی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۲

ای جوادی که به یک بخشش دست زادۀ تست
حاصل بحر و دفین خانه کان در گرو است

دست تنگی من امروز بدان جای رسید
که به یک روزه کفافم دل و جان در گرو است

هرچه در خانۀ من بود نهادم به گرو
کوزه آب چه باشد که به نان در گرو است

به جو و کاه که الب ته از آن نیست گزیر
زین و آلت همه با تنگ و عنان در گرو است

نوکران را چه توان گفت که چون است احوال
همه را ترکش و شمشیر و کمان در گرو است

من ز بیم غُرما هیچ نیارم گفتن
چون بگویم که به صد جای زبان در گرو است

نظم کارم که ازین غصّه خراب است و تباه
به کهین فیض از آن کلک و بنان در گرو است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - خوش
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.