۲۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱

اول به نام آنکه زد این بارگاه را
افروخت شمع مشعله مهر و ماه را

برپای کرد زنگی شب را ز تخت ظلم
بر جا نشاند روز مرصّع کلاه را

خفتان نقره کرد برون از تن جهان
پوشاند بر سپهر لباس سیاه را

رخسار و زلف و چشم و خط و خال آفرید
آنگاه داد راه تماشا نگاه را

صف بست دور چشم سیه چون دو پادشاه
از هر طرف ز لشگر مژگان سپاه را

بر سنگ داده گوهر و بر نیش داده نوش
خاصیّت تمام رسانده گیاه را

بر پیش بحر رحمت او جمله قطره‌ایم
قصاب غم مدار چو کردی گناه را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.