هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و پراحساس، به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر شاعر میپردازد. شاعر از دیدن معشوق، تأثیر نگاه او، و احساسات خود سخن میگوید و از درد عشق و فراق شکوه میکند. او زیبایی معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند گل، غنچه، و آیینه توصیف میکند و از عشق بیپایان خود میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «ز خون نیمرنگ دیده گلگون میتوان کردن» ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۲
توان دیدن ز روی پیرهن چون گل صفایش را
نسیمی وا کند چون غنچه گر بند قبایش را
بهجز آیینه کز عکس جمال اوست مستغنی
کسی دیگر در این صورت ندارد رونمایش را
ز خون نیمرنگ دیده گلگون میتوان کردن
کف پایی که میبستم به خون دل حنایش را
قدم هر گه نهد بر چشمم آن نازک بدن ترسم
که ناگه خار مژگانم نماید رنجه پایش را
دل از کف داده گردیدم بسی در عالم بینش
چو نور مردمک تا یافتم در دیده جایش را
دو عالم را نمیبازد به یک ایمای ابرویی
برابر چون کنم با حاتم طایی گدایش را
ز بس خوشتر بود هر عضوش از عضو دگر خواهم
که پا تا سر بلاگردان شوم سر تا به پایش را
مکن منع دل خود از فغان قصاب در راهش
جرس کی میتواند داشتن پنهان صدایش را
نسیمی وا کند چون غنچه گر بند قبایش را
بهجز آیینه کز عکس جمال اوست مستغنی
کسی دیگر در این صورت ندارد رونمایش را
ز خون نیمرنگ دیده گلگون میتوان کردن
کف پایی که میبستم به خون دل حنایش را
قدم هر گه نهد بر چشمم آن نازک بدن ترسم
که ناگه خار مژگانم نماید رنجه پایش را
دل از کف داده گردیدم بسی در عالم بینش
چو نور مردمک تا یافتم در دیده جایش را
دو عالم را نمیبازد به یک ایمای ابرویی
برابر چون کنم با حاتم طایی گدایش را
ز بس خوشتر بود هر عضوش از عضو دگر خواهم
که پا تا سر بلاگردان شوم سر تا به پایش را
مکن منع دل خود از فغان قصاب در راهش
جرس کی میتواند داشتن پنهان صدایش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.