۲۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸

کی ز جور دهر کم فرصت الم داریم ما
چون تو را داریم از دشمن چه غم داریم ما

ما اسیران با گرفتاری ز بس خو کرده‌ایم
هر کجا در خاک دامی نیست رم داریم ما

کم مبادا از سر ما نقش داغ و مد آه
سرفرازی‌ها از این چتر و علم داریم ما

هست تا اشک ندامت ایمن‌ایم از سوختن
بیم ز آتش نیست تا دیده نم داریم ما

خانه بردوشان در این دریا به‌هم پیوسته‌اند
دست همچون موج در آغوش هم داریم ما

قطره‌ای تا از می شوق تو باشد در ایاغ
کافریم ار آرزوی جام جم داریم ما

تا که چون قصاب مستغنی شدیم از لطف دوست
کی نظر دیگر به ارباب کرم داریم ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.