هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، بیانگر درد دوری از معشوق و سوز عشق است. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند شمع، گل، خار، پروانه و... احساسات خود را توصیف می‌کند. او از سوختن در آتش عشق، اشک‌های بی‌پایان و دل‌تنگی‌هایش می‌گوید و از معشوق می‌خواهد تا به او توجه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'خون در جگر' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۹

مگر آن آتشین‌خو آگه از بخت من است امشب
که همچون شمع مغز استخوانم روشن است امشب

به گلشن جان من دی تا از استغنا گذر کردی
ز مژگان تو گل را خار در پیراهن است امشب

ز جان افشانی من حسن او را شعله افزون شد
مگر بر آتش گل بال بلبل دامن است امشب

به دستارم بنفشه مشت خاکستر بود امشب
نگاهی کن که گلشن بی تو بر من گلخن است امشب

تو شمع مجلس‌افروزی و من پروانه محفل
نشستن ازتو، بر گرد تو گشتن از من است امشب

نمی‌دانم نگه چون رفت بیرون گریه چون آمد
ز بس چشمم به رخسار تو محو دیدن است امشب

ز داغ دوری‌ات صد رنگ گل در آستین دارم
بیا گلچین که از داغ تو دستم گلشن است امشب

چو دید آن سبز گندمگون دلم را گفت زیر لب
که یک مور ضعیفی در کنار خرمن است امشب

نمانده در تنم جایی کزو قصاب ناید خون
مرا خون در جگر چون آب در پرویزن است امشب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.