هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است که در هر ذره و پدیده‌ای حضور دارد. شاعر از عشق، زیبایی، و جنون عاشقانه سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند انتظار، شیدایی، و ناپایداری دنیا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۰

از تو در خاطر هر ذره تمنایی هست
به هر آیینه ز حسن تو تماشایی هست

هر نسیمی ز تو مجنون بیابان‌گردی است
وز تو در دامن هر بادیه شیدایی هست

نیست شوق تو به اندازه هر حوصله‌ای
ور نه این باده نهان در همه مینایی هست

آن عزیزی تو که کونین به بیع غم توست
واله حسن تو هر گوشه زلیخایی هست

خضر این بادیه از ریگ روان بیشتر است
پیش رو گر هوست آبله پایی هست

خوش حسابی چو مکافات در این عالم نیست
نشوی غافل از امروز که فردایی هست

هیچ یاری به کم آزاری تنهایی نیست
دلنشین‌تر مگر از کنج قفس جایی هست

گرچه قصاب بود بی‌سروسامان بسیار
کافرم کافر اگر هم چو تو رسوایی هست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.