هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که بر بی‌اهمیتی دنیا و گذرا بودن زندگی تأکید دارد. شاعر از عشق الهی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تمام آرزوها و تلاش‌های دنیوی در نهایت بی‌ارزش هستند. او مخاطب را به تفکر در مورد گذشت زمان و نزدیکی به مرگ فرا می‌خواند و توصیه می‌کند که به جای دلبستگی به دنیا، تسلیم عشق الهی شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این شعر برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، اشاره به مرگ و گذرا بودن زندگی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا ناراحت‌کننده باشد.

شمارهٔ ۶۴

در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیست
نه فلک پیشش نشان تیر آهی بیش نیست

چیست این طول امل فکری کن ای سست‌اعتقاد
بر سر آمد وعده آخر سال و ماهی بیش نیست

می‌رود از باد خوش‌تر ابلق لیل و نهار
روز و شب یک گردش چشم سیاهی بیش نیست

چند در هامون توان گردید ای حق‌ناشناس
تا به منزلگاه جانان مدّ آهی بیش نیست

آتش کین چند افروزی و خواهی سوختن
استخوان من که یک مشت گیاهی بیش نیست

در رهش قصاب چون بسمل ‌شدی تسلیم باش
دست و پا تا چند آخر قتلگاهی بیش نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.