هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از عشق نافرجام و دل‌شکستگی سخن می‌گوید. شاعر از نگاه معشوق، گریه‌های بی‌پایان، و درد دوری می‌نالد. تصاویری مانند لاله‌های خونین، آیینه‌ی زنگ‌زده، و سینه‌ی پر از داغ، عمق اندوه او را نشان می‌دهند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، درک زیبایی‌شناسی و ادبی این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۷۹

آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است
لعل تو خراج از می گلرنگ گرفته است

خون بسکه به یاد رخش از دیده فشاندیم
از گریه ما لاله به خون رنگ گرفته است

در سینه‌ام ای گل ننماید به جز از داغ
نقشی است که در کوی تو از سنگ گرفته است

از رشک هلاکم که چرا از ره شوخی
آیینه به بر عکس تو را سنگ گرفته است

ننمود به دل عکس تو چونان‌که تو هستی
پیداست که آیینه ما زنگ گرفته است

قانون دلم خوی ز بس کرده به افغان
تا چنگ زنی بر دلم آهنگ گرفته است

قصاب شد آن وقت که بر سینه زنم چاک
بسیار دلم زین قفس تنگ گرفته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.