هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، عشق و شیفتگی خود را توصیف میکند. شاعر خود را نه مانند بلبل که وصف گل کند، بلکه چون عقابی میداند که از خندههای معشوق سخن میگوید. همچنین، او از زلف معشوق و ویژگیهای منحصر به فردش سخن میگوید و تأکید میکند که عشق او ریا و تظاهر نیست، بلکه راستین و صادقانه است. در پایان، شعر به عشق به علی(ع) و احمد مختار اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اشارات تاریخی و مذهبی نیاز به درک بالاتری دارد.
شمارهٔ ۸۴
روی بر آیینه ز آن رخسار میگویم حدیث
همچو طوطی از زبان یار میگویم حدیث
من سواد دیده از خط تو روشن کردهام
نیست از من دور اگر بسیار میگویم حدیث
چشم جادو، غمزه ترسا، خال هندو، رخ فرنگ
در میان خطّه کفار میگویم حدیث
نیستم بلبل که گوید در شکفتن وصف گل
چون عقاب از خنده سوفار میگویم حدیث
شرح زلفش را کسی دیگر نمیداند چو من
موبهمو زین رشته زنّار میگویم حدیث
نیستم زاهد که در مسجد زنم حرف ریا
مستم و در خانه خمّار میگویم حدیث
عاشق دیوانه را با مسجد و منبر چهکار
در میان کوچه و بازار میگویم حدیث
بر محبان علی قصاب آتش شد حرام
از زبان احمد مختار میگویم حدیث
همچو طوطی از زبان یار میگویم حدیث
من سواد دیده از خط تو روشن کردهام
نیست از من دور اگر بسیار میگویم حدیث
چشم جادو، غمزه ترسا، خال هندو، رخ فرنگ
در میان خطّه کفار میگویم حدیث
نیستم بلبل که گوید در شکفتن وصف گل
چون عقاب از خنده سوفار میگویم حدیث
شرح زلفش را کسی دیگر نمیداند چو من
موبهمو زین رشته زنّار میگویم حدیث
نیستم زاهد که در مسجد زنم حرف ریا
مستم و در خانه خمّار میگویم حدیث
عاشق دیوانه را با مسجد و منبر چهکار
در میان کوچه و بازار میگویم حدیث
بر محبان علی قصاب آتش شد حرام
از زبان احمد مختار میگویم حدیث
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.