۱۷۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۷

صدای بال جبریل است آواز پر تیرش
چراغ خانه دل‌ها است عکس برق شمشیرش

رفیق ماه و خورشید است زآن‌رو می‌توان گفتن
که همزاد رخش ماه است و خورشید است همشیرش

رسد چون بر میان نازکش باریک‌بین گردد
مصور موشکافی می‌کند هنگام تصویرش

دل غم‌دیده‌ام داند خرابی به ز آبادی
عجایب منزلی دارم که ویرانی است تعمیرش

کند چون ابروی صیدافکنش عزم کمان‌داری
دو زنجیر است بی‌مانند یک‌سر بر دم تیرش

شبی قصاب در بستر به زلفش هم‌سخن بودم
چنین خوابی که من دیدم پریشان است تعبیرش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.