۱۶۹ بار خوانده شده
هزار حیف کزین عمر پنجروزه خویش
نیافتیم که ما را چه خواهد آمد پیش
به سعی ناخن تدبیر خویش غره مباش
که عقدهها است در این راه پرخطر در پیش
به شهد بیهده دست طمع دراز مکن
به هوش باش که نوش سپهر دارد نیش
ز پا فتادهام ای پادشاه کون و مکان
تو رحم کن ز ره لطف بر من درویش
نگاه کن به رخ زرد و اشگ گلگونم
ببین چه میکشم از دست نفس کافر خویش
خوشم ز مصرع حافظ که گفت ای قصاب
چهها است بر سر این قطره محالاندیش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
نیافتیم که ما را چه خواهد آمد پیش
به سعی ناخن تدبیر خویش غره مباش
که عقدهها است در این راه پرخطر در پیش
به شهد بیهده دست طمع دراز مکن
به هوش باش که نوش سپهر دارد نیش
ز پا فتادهام ای پادشاه کون و مکان
تو رحم کن ز ره لطف بر من درویش
نگاه کن به رخ زرد و اشگ گلگونم
ببین چه میکشم از دست نفس کافر خویش
خوشم ز مصرع حافظ که گفت ای قصاب
چهها است بر سر این قطره محالاندیش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.