هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اعتراض به معشوق سخن می‌گوید. او از نگاه و رفتار معشوق که مانند شراب و آتش است، احساس سوزش و بی‌قراری می‌کند. معشوق با کم‌توجهی و اعتراض، شاعر را بیشتر آزار می‌دهد. شاعر خود را مانند ماهی در آب یا مومی در برابر خورشید می‌بیند که در حضور معشوق ذوب می‌شود. او از ترس روز رستاخیز و افسون چشمان معشوق در خوابی عمیق فرو رفته است. در نهایت، معشوق مانند قصابی بی‌هوش، شاعر را به سوی گلشن می‌برد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۹۴

می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتراض
می‌نماید آتش لعلش کبابم ز اعتراض

نیست حرفش بیش از این کز پیش من کم کن گذر
زیر لب گاهی که می‌گوید جوابم ز اعتراض

روبرو هرگه که برخوردم به آن دریای حسن
همچو ماهی در خوی خجلت بر آبم ز اعتراض

همچو موم نحل کز خورشید می‌پاشد ز هم
پیش رخسار تو چون آیم خرابم ز اعتراض

دست از جان شسته در پیشش گریزم هر نفس
بر سر دریای بی‌تابی حبابم ز اعتراض

کی مرا بیدار سازد خوف روز رستخیز
چون کند افسون چشم او به‌‌ خوابم ز اعتراض

می‌برد قصاب بی‌هوشی به راه گلشنم
چون زند آن دل‌ربا بر رخ گلابم ز اعتراض
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.