۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۹

به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ
بود همیشه تو را ز آفت سما حافظ

به هر اراده که داری رسی به مطلب دل
ز هر دلی گذری گرددت دعا حافظ

اگرچه گل ز نسیم صبا خطر دارد
تو آن گلی که بود دائمت صبا حافظ

به‌ خاطر تو گزندی ز چشم بد نرساد
بود تو را ز همه دردها دوا حافظ

فکند اگر گرهی روزگار در کارت
مدار بیم که باشد گره‌گشا حافظ

مرا امید که از آفت زمانه بود
تو را دعای سحرگاه پیر ما حافظ

امید آنکه به دنیا و آخرت قصاب
بود مدام تو را شاه اولیا حافظ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.