هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی به ناپایداری دنیا، بی‌خبری انسان از حقایق هستی، و رهایی از تعلقات مادی می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که neither you nor I have control over the heart's secrets or the chaos of the world, و انسان را به درک گذرا بودن زندگی و رها کردن دلبستگی‌ها دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی شعر نیاز به درک بالاتری از زندگی و تفکر انتزاعی دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین اشارات به مفاهیمی مانند «رهایی از تعلقات» و «ناپایداری دنیا» برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۷۱

عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه من
خبر از شورش دنیا نه تو داری و نه من

نشئه هست در این بزم نهان در هر دل
علم از این باده و مینا نه تو داری و نه من

در سری نیست در این دهر که سودایی نیست
خبری ز آن سر و سودا نه تو داری و نه من

ای دل از پیچ و خم زلف بتان دست بدار
ره در این سلسله اصلاً نه تو داری و نه من

به خیال قدش ای ماه چه سرگردانی
راه در عالم بالا نه تو داری و نه من

آنچه امروز بر آن ما و تو داریم نزاع
باخبر باش که فردا نه تو داری و نه من

هست قصاب جهانی که تماشا دارد
حیف کاین دیده بینا نه تو داری و نه من
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.