۱۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۸

ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیاله
یا عکس روی ماهت پیدا است در پیاله

کیفیتی ز چشمت شد در شراب داخل
یا آنکه دختر رز تنها است در پیاله

افتاده چون نگاهت در جام باده کافی است
دیگر شراب کردن بیجا است در پیاله

ساغر ز عکس رویت جام جهان‌نما شد
رمزی که بود پنهان پیدا است در پیاله

حضار مجلست را تعظیم تو است واجب
از سجده صراحی رسوا است در پیاله

گفتی که چیست در جام جز جان و دل چه دارم
ساقی فدای جانت این‌ها است در پیاله

گل گل شکفت حسنت از تاب گرمی می
در گلستانم امشب گل‌ها است در پیاله

تا عکس شمع رویش افتاده است در جام
پروانگیش قصاب از ماست در پیاله
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.