هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به دنبال یار و مونس غمخوار خود میگردد و از غم و کدورت دلش مینالد. او از یار میخواهد که ظهور کند و جمالش را نشان دهد تا دلش آرام گیرد. شاعر همچنین از بیخبری از احوال یار شکایت میکند و از او میخواهد که خود را نشان دهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۳۰۸
بگذشت ز حد کار دل زار کجایی
مردم ز غم ای مونس غمخوار کجایی
بسیار دلم تیره شد از زنگ کدورت
روشنگر این آینه تار کجایی
بیخار، گلی در چمن دهر نچیدیم
بنمای جمال ای گل بیخار کجایی
خالی ز تو جایی نه و جویای تو بسیار
پنهان نه و پیدا نهای، ای یار کجایی
با جلوه درآ، تا شود آشوب قیامت
بنمای قد ای قامت دلدار کجایی
ای لعل لب یار بیان ساز حدیثی
گلقند دوای دل بیمار کجایی
در جلوه بود یار شب و روز و تو غافل
خوابی مگر ای دیده بیدار کجایی
ز احوال تو آگاه نهایم ای دل قصاب
آهی بکش ای مرغ گرفتار کجایی
مردم ز غم ای مونس غمخوار کجایی
بسیار دلم تیره شد از زنگ کدورت
روشنگر این آینه تار کجایی
بیخار، گلی در چمن دهر نچیدیم
بنمای جمال ای گل بیخار کجایی
خالی ز تو جایی نه و جویای تو بسیار
پنهان نه و پیدا نهای، ای یار کجایی
با جلوه درآ، تا شود آشوب قیامت
بنمای قد ای قامت دلدار کجایی
ای لعل لب یار بیان ساز حدیثی
گلقند دوای دل بیمار کجایی
در جلوه بود یار شب و روز و تو غافل
خوابی مگر ای دیده بیدار کجایی
ز احوال تو آگاه نهایم ای دل قصاب
آهی بکش ای مرغ گرفتار کجایی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.