هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و مذهبی به ستایش حضرت علی(ع) و واقعه غدیر پرداخته است. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا و تصاویر شاعرانه، مقام والای امام علی(ع) را توصیف می‌کند و از مفاهیمی مانند عشق الهی، ولایت، وحدت وجود و تجلیات الهی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی عمیق و اصطلاحات تخصصی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی استعاره‌ها و مفاهیم فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۴ - مدیحة الامیر علیه السلام فی یوم الغدیر

باده بده ساقیا ولی ز خم غدیر
چنگ بزن مطربا ولی به یاد امیر
تو نیز ای چرخ پیر بیا ز بالا به زیر
داد مسرت بده ساغر عشرت بگیر

بلبل نطقم چنان قافیه پرداز شد
که زهره در آسمان به نغمه دمساز شد
محیط کون و مکان دایره‌ی ساز شد
سرور روحانیان هو العلی الکبیر

نسیم رحمت وزید، دهر کهن شد جوان
نهال حکمت دمید پر ز گل ارغوان
مسند حشمت رسید به خسرو خسروان
حجاب ظلمت درید ز آفتاب منیر

وادی خم غدیر منطقۀ نور شد
یا ز کف عقل پیر تجلی طور شد
یا که بیانی خطیر ز سر مستور شد
یا شده در یک سریر قران شاه و وزیر

شاهد بزم ازل شمع دل جمع شد
تا افق لم یزل روشن از آن شمع شد
ظلمت دیو و دغل ز پرتوش قمع شد
چه شاه کیوان محل شد به فراز سریر

چون به سر دست شاه شیر خدا شد بلند
به تارک مهر و ماه ظل عنایت فکند
شوکت فر و جاه به طالعی ارجمند
شاه ولایت پناه به امر حق شد امیر

مژده که شد میر عشق وزیر عقل نخست
به همت پیر عشق اساس وحدت درست
به آب شمشیر عشق نقش دوئیت بشست
به زیر زنجیر عشق شیر فلک شد اسیر

فاتح اقلیم جود به جای خاتم نشست
یا به سپهر وجود نیر اعظم نشست
یا به محیط شهود مرکز عالم نشست
روی حسود عنود سیاه شد همچو قیر

صاحب دیوان عشق عرش خلافت گرفت
مسند ایوان عشق زیب و شرافت گرفت
گلشن خندان عشق حسن و لطافت گرفت
نغمه‌ی دستان عشق رفت به اوج اثیر

جلوه به صد ناز کرد لیلی حسن قدم
پرده ز رخ باز کرد بدر منیر ظلم
نغمه‌گری ساز کرد معدن کل حکم
یا سخن آغاز کرد عین اللطیف الخبیر

به هرکه مولی منم علی است مولای او
نسخۀ اسما منم علی است طغرای او
سر معما منم علی مجلای او
محیط انشا منم علی مدار و مدیر

طور تجلی منم سینه‌ی سینا علی است
سیر انا الله منم آیت کبری علی است
ذره‌ی بیضا منم لؤلؤ لالا علی است
شافع عقبی منم علی مشار و مشیر

حلقه‌ی افلاک را سلسله جنبان علی است
سید لولاک را علی وزیر و ظهیر
دایره‌ی کن فکان مرکز عزم علی است
عرصه‌ی کون و مکان خطه‌ی رزم علی است

در حرم لامکان خلوت بزم علی است
روی زمین و زمان به نور او مستنیر
قبله‌ی اهل قبول غره‌ی نیکوی اوست
کعبه‌ی اهل وصول خاک سر کوی اوست

قوس صعود و نزول حلقه ابروی اوست
نقد نفوس و عقول به بارگاهش حقیر
طلعت زیبای او ظهور غیب مصون
لعل گهر زای او مصدر کاف است و نون

سر سویدای او منزه از چند و چون
صورت و معنای او نگنجداند و ضمیر
یوسف کنعان عشق بنده‌ی رخسار اوست
خضر بیابان عشق تشنه‌ی گفتار اوست

موسی عمران عشق طالب دیدار اوست
کیست سلیمان عشق بر در او؟ یک فقیر!
ای به فروغ جمال آینه‌ی ذوالجلال
مفتقر خوش مقال مانده به وصف تو لال

گرچه براق خیال در تو ندارد مجال
ولی ز آب زلال تشنه بود ناگزیر
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۳۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳ - فی مدیحة امیرالمؤمنین علیه السلام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵ - فی مدح مولانا امیرالمؤمنین سلام الله علیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.