هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی و مدحی است که به توصیف مقامات معنوی و فضائل اخلاقی یک شخصیت مقدس (احتمالاً حضرت فاطمه زهرا یا یکی از اولیاء الله) میپردازد. در آن از مفاهیمی مانند جمال الهی، عصمت، ولایت، و فضائل اخلاقی مانند عفت و حیا سخن به میان آمده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱ - فی ولادة الصدیقة سلام الله علیها
ز دلیلی حسن قدم در بزم حدوث قدم
یا سینۀ سینا زد از سر انا الله دم
یا شاهد هستی شد در جلوه ز غیب حرم
یا از افق عصمت رخشان شده بدر أتم
یا گوهر دُرج شرف تابیده ز بحر کرم
روئیده گل خود رو از آب و گل آدم
وز لالۀ گلشن جان گیتی شده باغ ارم
یا صبح ازل طالع از ناصیۀ خاتم
یا کلک عنایت کرد طغرای وجود، رقم
آنصنع بدیع که شد ز آرایش لوح و قلم
یا زهره زهرا زد برقبۀ عرش، علم
بانوی ملک حشمت خاتون ملوک خدم
ناموس جمال ازل طاوس ریاض قدم
کاندر حرم لاهوت جز او نبود محرم
ام الخلفا که بود پیوسته پناه امم
هم قبلۀ اهل دعاهم کعبۀ اهل همم
مشکوٰة نبوت را مصباح منیر ظلم
انوار ولایت را چرخ فلک اعظم
افلاک امامت را او محور مستحکم
اسرار حقایق را سرچشمه و بحر خضم
هم معدن صدق و صفا هم گنج علوم و حکم
انسیۀ حوراء اونی آسیه و مریم
صدیقۀ کبری او، او سیدۀ عالم
در ستر و عفاف و حیا با سر قدم توأم
در عزم و مشیت او حکم ازلی مدغم
فرمان قضا و قدر در محکمه اش محکم
از قلزم جودش چه این هر دو جهان یک نم
جز دست وجودش کو غارتگر ملک عدم؟
یک شمه بهشت برین ز انگلشن حسن شیم
عقلست عقال درش نفس از نفسش همدم
رونق بطبیعت داد آن عنصر جود و کرم
هر ذره ای ز پرتو او شد درۀ افسر جم
هرچه نبود زان بیش در وصف جمالش کم
در نعت کمالاتش هر ناطقه ای ابکم
ای نام دلارایت بر خسته دلان مرهم
تا کی دل مفتقرت نالان بکمند غم؟
این سینۀ غمزده را لطفی کن و کن خرم
یا سینۀ سینا زد از سر انا الله دم
یا شاهد هستی شد در جلوه ز غیب حرم
یا از افق عصمت رخشان شده بدر أتم
یا گوهر دُرج شرف تابیده ز بحر کرم
روئیده گل خود رو از آب و گل آدم
وز لالۀ گلشن جان گیتی شده باغ ارم
یا صبح ازل طالع از ناصیۀ خاتم
یا کلک عنایت کرد طغرای وجود، رقم
آنصنع بدیع که شد ز آرایش لوح و قلم
یا زهره زهرا زد برقبۀ عرش، علم
بانوی ملک حشمت خاتون ملوک خدم
ناموس جمال ازل طاوس ریاض قدم
کاندر حرم لاهوت جز او نبود محرم
ام الخلفا که بود پیوسته پناه امم
هم قبلۀ اهل دعاهم کعبۀ اهل همم
مشکوٰة نبوت را مصباح منیر ظلم
انوار ولایت را چرخ فلک اعظم
افلاک امامت را او محور مستحکم
اسرار حقایق را سرچشمه و بحر خضم
هم معدن صدق و صفا هم گنج علوم و حکم
انسیۀ حوراء اونی آسیه و مریم
صدیقۀ کبری او، او سیدۀ عالم
در ستر و عفاف و حیا با سر قدم توأم
در عزم و مشیت او حکم ازلی مدغم
فرمان قضا و قدر در محکمه اش محکم
از قلزم جودش چه این هر دو جهان یک نم
جز دست وجودش کو غارتگر ملک عدم؟
یک شمه بهشت برین ز انگلشن حسن شیم
عقلست عقال درش نفس از نفسش همدم
رونق بطبیعت داد آن عنصر جود و کرم
هر ذره ای ز پرتو او شد درۀ افسر جم
هرچه نبود زان بیش در وصف جمالش کم
در نعت کمالاتش هر ناطقه ای ابکم
ای نام دلارایت بر خسته دلان مرهم
تا کی دل مفتقرت نالان بکمند غم؟
این سینۀ غمزده را لطفی کن و کن خرم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲ - فی مدح سیدة النساء سلام الله علیها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.