هوش مصنوعی: این شعر به موضوع طمع و پیامدهای منفی آن می‌پردازد. شاعر از طمع به عنوان عاملی که دل را می‌بندد، تن را می‌آزارد و انسان را به ذلت می‌کشاند، یاد می‌کند. او از مخاطب می‌خواهد که یا طمع را رها کند یا با آن مقابله نماید. همچنین، شاعر بر اهمیت قناعت و دوری از طمع تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی موجود در شعر، مانند طمع، قناعت و ذلت، برای درک و تجزیه‌وتحلیل به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارند. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و از آن درس بگیرند.

شمارهٔ ۲۰

ای بسته دل اندر خوان طمع
وی خسته تن از پیکان طمع

ای مرغ دلت پیوسته کباب
از نائرۀ سوزان طمع

فریاد که آب رخت را ریخت
بر خاک مذلت، نان طمع

حیف است یوسف طبع عزیز
در بند و غل زندان طمع

از گنج قناعت بی خبری
ای دل که شدی ویران طمع

یا آنکه بنه دندان به جگر
یا آنکه بکش دندان طمع

یا گوش بهر بد و نیک بده
یا آنکه به بند زبان طمع

بر حالت مفتقرت جانا
رحمی کن و بستان جان طمع
وزن: مفعول مفاعیلن فعل
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.