هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق و شوریدگی شاعر به معشوق است که با مفاهیم بلند عرفانی و روحانی آمیخته شده است. شاعر خود را مجنون وار عاشق معشوقی می‌داند که در زیبایی از لیلی پیشی گرفته است. او از دوری و فراق شکایت می‌کند اما با این حال، عشق و شوق حضور در او موج می‌زند. متن همچنین به مفاهیمی مانند تجلی، عرش معلی، و قاب قوسین اشاره دارد که نشان‌دهنده‌ی بعد عرفانی آن است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و فلسفی پایه دارد.

شمارهٔ ۴۷

من ز مجنون و تو در حسن سبق برده ز لیلی
دل من سینۀ سینا، رخ تو طور تجلی

هر که را روی بیاریّ و نگاری بکناری
جز بدامان تو ما را نبود دست تولی

نالم از سرزنش حاشیۀ بزم تو؟ حاشا
کنم از تازه حریفان تو گاهی گله؟ کلا

گرچه دوریم ولی مست می شوق حضوریم
عارفان را نبود جز بتو هم از تو تسلی

وهم هرگز نتواند که بدان پایه برد پی
رفرف همت اگر بگذرد از عرش معلی

ذره هر چند در این مرحله همت بگمارد
تاب خورشید ندارد و متی أقبل ولی

قاب قوسین دوا بروی تو بس منظر عالیست
قوۀ باصرۀ عقل دنا ثم تدلی

مفتقر بار غیور است ز خود نیز بیندیش
یتجلی لفواد عن سوی الله تخلی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.