۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳

مذمت عاشقان ز پستی همت است
عشق رخ مهوشان فریضۀ ذمت است

ز عشق منعم مکن ای ز خدا بی خبر
که نقطۀ مرکز دائرۀ رحمت است

مترس از طعنۀ جاهل افعی صفت
که عشق گنجینۀ معرفت و حکمت است

ز نعمت عشق هان مباد غافل شوی
که نقمت بی علاج غفلت از این نعمت است

ز پرتو نور عشق طور تجلی است دل
چه داند آن کس که در بادیۀ ظلمت است

ز عشق بر بند لب مگر ز روی ادب
که حضرت عشق را نهایت حرمت است

صفای عشقت بود کدورت طبع را
که عشق سرچشمۀ طهارت و عصمت است

ز زحمت و صدمۀ عشق هراسان مباش
که راحت جاودان در خور این زحمت است

عشق تو جانا مرا شد ز ازل سرنوشت
که تا ابد مفتقر شاکر از این قسمت است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.