۳۸۸ بار خوانده شده
بخش ۹۳ - حکایت در بیان آنک کسی توبه کند و پشیمان شود و باز آن پشیمانیها را فراموش کند و آزموده را باز آزماید در خسارت ابد افتد چون توبهٔ او را ثباتی و قوتی و حلاوتی و قبولی مدد نرسد چون درخت بیبیخ هر روز زردتر و خشکتر نعوذ بالله
گازُری بود و مَر او را یک خَری
پُشتْ ریش اِشْکَم تَهیّ و لاغَری
در میانِ سَنْگلاخِ بیگیاه
روزْ تا شب بینَوا و بیپَناه
بَهْرِ خوردن جُز که آب آن جا نبود
روز و شب بُد خَر در آن کور و کَبود
آن حَوالی نِیْسِتان و بیشه بود
شیر بود آن جا که صَیْدَش پیشه بود
شیر را با پیلِ نَر جنگ اوفْتاد
خسته شُد آن شیر و مانْد از اِصْطیاد
مُدَّتی وا مانْد زان ضَعْف از شِکار
بیلَوا مانْدَند دَد از چاشتْخوار
زان که باقیخوارِ شیر ایشان بُدَند
شیر چون رَنْجور شُد تَنگ آمدند
شیرْ یک روباه را فَرمود رو
مَر خَری را بَهْرِ من صَیّاد شو
گَر خَری یابی به گِردِ مَرغْزار
رو فُسونَش خوان فَریبانَش بیار
چون بِیابَم قُوَّتی از گوشتِ خَر
پَس بگیرم بَعد از آن صَیْدی دِگر
اندکی من میخورَم باقی شما
من سَبَب باشم شما را در نَوا
یا خَری یا گاو بَهْرِ من بِجویْ
زان فُسونهایی که میدانی بِگویْ
از فُسون و از سُخَنهایِ خوشَش
از سَرَش بیرون کُن و اینجا کَشَش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
پُشتْ ریش اِشْکَم تَهیّ و لاغَری
در میانِ سَنْگلاخِ بیگیاه
روزْ تا شب بینَوا و بیپَناه
بَهْرِ خوردن جُز که آب آن جا نبود
روز و شب بُد خَر در آن کور و کَبود
آن حَوالی نِیْسِتان و بیشه بود
شیر بود آن جا که صَیْدَش پیشه بود
شیر را با پیلِ نَر جنگ اوفْتاد
خسته شُد آن شیر و مانْد از اِصْطیاد
مُدَّتی وا مانْد زان ضَعْف از شِکار
بیلَوا مانْدَند دَد از چاشتْخوار
زان که باقیخوارِ شیر ایشان بُدَند
شیر چون رَنْجور شُد تَنگ آمدند
شیرْ یک روباه را فَرمود رو
مَر خَری را بَهْرِ من صَیّاد شو
گَر خَری یابی به گِردِ مَرغْزار
رو فُسونَش خوان فَریبانَش بیار
چون بِیابَم قُوَّتی از گوشتِ خَر
پَس بگیرم بَعد از آن صَیْدی دِگر
اندکی من میخورَم باقی شما
من سَبَب باشم شما را در نَوا
یا خَری یا گاو بَهْرِ من بِجویْ
زان فُسونهایی که میدانی بِگویْ
از فُسون و از سُخَنهایِ خوشَش
از سَرَش بیرون کُن و اینجا کَشَش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۹۲ - باز خواندن شهزاده نصوح را از بهر دلاکی بعد از استحکام توبه و قبول توبه و بهانه کردن او و دفع گفتن
گوهر بعدی:بخش ۹۴ - تشبیه کردن قطب کی عارف واصلست در اجری دادن خلق از قوت مغفرت و رحمت بر مراتبی کی حقش الهام دهد و تمثیل بشیر که دد اجری خوار و باقی خوار ویند بر مراتب قرب ایشان بشیر نه قرب مکانی بلک قرب صفتی و تفاصیل این بسیارست والله الهادی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.