هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر درد عشق و نیاز به معشوق است. شاعر از عشق به عنوان درمان دردها یاد می‌کند و به زیبایی‌های معنوی و عرفانی اشاره دارد. همچنین، متن شامل مفاهیمی مانند فنا در معشوق، دوری از خودپرستی و رسیدن به معرفت الهی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹

شه من بدرد عشقت بنواز جان ما را
که دلم ز درد یابد همه راحت و دوا را

چو جمال خود نمائی نظرم بخویش نبود
چو مه تمام بینم چه نظر کنم سها را

بکمال عشقبازان نرسند خودپرستان
بحریم پادشاهی چه محل بود گدا را

ز خودی برآی آنگه ار نی بگوی ای دل
که تو تا توئی نبینی سبحات کبریا را

اگر ای کلیم داری خبری ز ذوق نازش
ز کلام لن ترانی تو نظاره کن لقا را

ظلمات هستی خود تو بصدق در سفر کن
چو خضر اگر بجوئی سر چشمه بقا را

چو بدوست انس یابی دل خود ز انس برکن
مشناس هیچکس را چو شناختی خدا را

بحسین خسته هر دم چو مسیح جان ببخشد
سحری ز کوی جانان چو گذر بود صبا را
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.