هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از نوروز و زیبایی‌های آن سخن می‌گوید، اما در عین حال به درد و رنج عاشقان و سوختگان اشاره می‌کند. او از جدایی از معشوق و درد عشق می‌نالد و وفاداری و صفای اهل وفا را ستایش می‌کند. همچنین، شاعر به مقایسه‌ای بین زیبایی‌های دنیوی و معنوی می‌پردازد و عشق را برتر از همه چیز می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'سوختن از غم تو' و 'داغ بلا' ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۶

عید در موسم نوروز بسی روح افزاست
روح جانبخش ریاحین چمن راحت زاست

موسم عیش و زمان طرب آمد لیکن
بر دل سوختگان هر نفسی داغ بلاست

عندلیب چمن از ناله نمی آساید
مگر او نیز چو من از گل صد برگ جداست

روز نوروز محبان اثر طلعت دوست
عید عشاق وفا پیشه تجلی لقاست

کیمیای نظر اهل وفا جوی ای دل
که مراد از دو جهان یک نظر اهل وفاست

خاک این در شو اگر ذوق و صفا میطلبی
زانکه این منزل جان بر در اصحاب صفاست

اگر این صومعه با روضه کند دعوی حسن
پیش اهل نظرش از در و دیوار گواست

در پس پرده تو ای دوست جهان میسوزی
پرده چون برفکنی طاقت دیدار که راست

خانمان سوختگانیم که ما را چو حسین
سوختن از غم تو به ز بهشت اعلاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.