۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲

دست همت بر جهان خواهم فشاند
آستین بر آسمان خواهم فشاند

تا بقای جاودان آرم بدست
در هوای دوست جان خواهم فشاند

تا نگردد آشکارا سر دل
جان بروی او نهان خواهم فشاند

دامن همت بگرد آلوده شد
گرد دامن بر جهان خواهم فشاند

دنیی و عقبی حجاب دوستند
هر دو عالم دست از آن خواهم فشاند

نقد جان را گر چه بس نارایج است
پیش عشق جان نهان خواهم فشاند

تا نشیند آتش دل یک نفس
آب دیده هر زمان خواهم فشاند

دمبدم از گنج طبع و درج چشم
لعل و گوهر رایگان خواهم فشاند

از برای جرعه دردی درد
حاصل کون و مکان خواهم فشاند

چند از این ناموس زین پس نقد عمر
جمله در پای مغان خواهم فشاند

زیر پای ساقی ار دستم دهد
هر نفس گنج روان خواهم فشاند

نقد هر دو کون چون دریا کشان
بر سر یک جرعه دان خواهم فشاند

عقل بند راه شد از سوز عشق
آتشش در خان و مان خواهم فشاند

گوهر منظوم از دریای طبع
پیش شاه شه نشان خواهم فشاند

از پی دیدار ساقی چون حسین
دیده گوهرفشان خواهم فشاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.