هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و شیفتگی به معشوق، تحمل رنج‌ها و سختی‌ها برای دیدار او، و بی‌اعتنایی به سرزنش‌های دیگران سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به ارزش شب‌های وصل و درد هجران اشاره می‌کند و از زبان و دل شکسته خود می‌گوید. در پایان، امید به توجه معشوق و نوازش او را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۸۷

کسی که شیفته ی روی آن صنم باشد
ز طعن و سرزنش دشمنش چه غم باشد

برای دیدن دیدار دوست از دشمن
توان کشیدن اگر صد هزار الم باشد

به هیچ رو ز در او نمی روم باری
گدا ملازم درگاه محتشم باشد

رقیبم از سر کویش به جور می راند
گدای شهر مبادا که محترم باشد

کسی که قدر شب وصل دوست نشناسد
اگر ز هجر بمیرد هنوز کم باشد

هر آنکه سر غم عشق بر زبان راند
زبان بریده سیه روی چون قلم باشد

بگفت با تو دمی هم نفس شوم روزی
ندانم آن دم خرم کدام دم باشد

اگر به حال من خسته دل کند نظری
ز عین مردمی و غایت کرم باشد

حسین خسته جگر را سزد که بنوازد
به گوشه ی نظری گر چه صبحدم باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.