۲۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۵

خرم دل آن کس که تمنای تو دارد
شادی کسی کو غم سودای تو دارد

تا حشر بود سجده گه اهل محبت
جائی که نشانی ز کف پای تو دارد

شاید که ز خورشید فلک دیده بدوزد
هر کس که نظر در رخ زیبای تو دارد

هرگز به سوی طوبی و جنت نکند میل
آن دل که هوای قد رعنای تو دارد

اصلا نکند جانب فردوس نگاهی
هر دیده که امکان تماشای تو دارد

پروانه صفت گر تو بسوزی ز غم دل
آن شمع شب افروز چه پروای تو دارد

ای دوست حسین این همه سرمایه ی سودا
از سلسله ی زلف سمن سای تو دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.