هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق و وفاداری بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر از لطف و کرم معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ شکایتی از او ندارد. او خود را بنده‌ای فرمانبردار می‌داند و عشق را بالاتر از هر چیزی می‌شمرد. همچنین، اشاره‌ای به فتنه‌انگیزی معشوق دارد ولی در نهایت، همه‌چیز را به لطف و عنایت او نسبت می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به دانش ادبی و عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۹۶

چون شب و روز مرا از تو عنایت باشد
من و ترک غم عشق این چه حکایت باشد

چون ز سر تا به قدم لطفی و جانی و کرم
حاش لله که مرا از تو شکایت باشد

طالب وصل نیم بنده ی فرمان توام
بنده را بندگی شاه کفایت باشد

فتنه آموخت بدآموز ولی معلوم است
کآخر فتنه ی او تا به چه غایت باشد

عالمی گر شودم دشمن از آن باکی نیست
گرم از لطف تو ای دوست حمایت باشد

حال ملک دل من چیست تو هم میدانی
زانکه شه با خبر از حال ولایت باشد

آن کریمی که تو از غایت لطف و کرمت
پیش تو ذکر گنه نیز جنایت باشد

اگر از مصحف حسنت ورقی شرح دهم
سوره ی یوسف از آن یک دو سه آیت باشد

مونس جان حسین است جفا و ستمت
که ز تو جور و جفا لطف و عنایت باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.