هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق الهی، آشوب و شورشی که در جهان و جان انسان‌ها ایجاد می‌کند سخن می‌گوید. شاعر از تأثیر عشق بر دل‌ها، جدایی میان عشق و تقوا، و ظهور وحدت در میان کثرت تصویر می‌کشد. همچنین، به تأثیرگذاری عشق بر طبیعت و انسان‌های ضعیف اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند جدایی عشق و تقوا نیاز به درک بالاتری از مفاهیم دینی و فلسفی دارد.

شمارهٔ ۲۳۵

بار دیگر فتنه ای در انس و جان انداختی
چهره بنمودی و آتش در جهان انداختی

از برای خاکساران بر سر کوی طلب
فرش عزت بر فراز آسمان انداختی

عشق را سرمایه ای داده ز حسن دلبران
شورش و آشوب در کون و مکان انداختی

بوئی از گلزار لطف خویش بخشیدی بگل
غلغلی در بلبلان بوستان انداختی

تیغ بی باکی نهاده در کف سلطان عشق
رسم یغمای خرد در ملک جان انداختی

داده وحدت را ظهور اندر جلابیب صور
نام کثرت در میان این و آن انداختی

لب فرو بستم ز اسرارت ولی از جرعه ای
بیخودم کردی و آخر در زبان انداختی

حسن را با ناز پیوستی و در اهل نیاز
عشق و تقوی را جدائی در میان انداختی

از محبت شعله ای افروختی وز پرتوش
شعله در جان حسین ناتوان انداختی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.