۲۲۷ بار خوانده شده

بخش ۹۲ - در بیان آنکه این معانی غریب نادر بخشایش سید برهان الدین محقق ترمدی است رضی اللّه تعالی عنه که مرید و شاگرد مولانای بزرگ بهاءالدین محمد المعروف بولد قدس اللّه روحه العزیز بود.

این معانی و این غریب بیان
داد برهان دین محقق دان

گفت در گوشم آن گزیدۀ حق
سبق برده ز سابقان بسبق

نکته ‌ هائی که کس نگفت آنرا
کرد پیدا نمود برهان را

جان او بود معدن اسرار
همچو خورشید چشمۀ انوار

ز اولیا کس چو او نگفت سخن
فرد بود او بعشق و علم لدن

سخنش را هر آنکه بشنودی
دایم او را بصدق بستودی

مست گشتی و واله و حیران
خانۀ هوش او شدی ویران

هر که دیدی رخ ورا از دور
نشدی پیش چشم او مستور

بی معرف شدی بر او پیدا
که ندارد در این جهان همتا

ز اولیای خداست بی شک و ریب
همه را رهبر است اندر غیب

بود پیدا میانۀ خلقان
همچو از اختران مه تابان

ماه از اختران نه ممتاز است
کی بگوید که صعوه چون باز است

طفل شش ساله را شدی معلوم
که نظیرش نیامد اندر روم

زبدۀ اولیای یزدان بود
همچو حق آشکار و پنهان بود

گرچه جمله ورا غلام بدند
لیک در فهم ناتمام بدند

هر کسی قدر خویش دانستش
آن قدر دید کو توانستش

زانکه احوال او چنان کان هست
جز خدا هیچکس ندانسته است

آشکار و نهان از این روی است
که نهان بحرو در عیان جوی است

گشت پیدا بما ز روی کرم
از عطاهاش شد نم مایم

لیک او را هزار بحردگر
هست پنهان ز چشمهای بشر



اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۱ - در بیان آنکه لذت های دنیا مستعار است در حقیقت دنیا از خود لذت ندارد، زشت است و ناخوش بواسطۀ مزه خوش میشود همچون عجوزه‌ای که خودر ا بگلگونه و اسپیداج بیالاید و بواسطۀ ان تزیین خوب نماید پس خوبی مزه است که همه زشتها بوی خوش نمایند
گوهر بعدی:بخش ۹۳ - در بیان آنکه حق تعالی کریم است و خلایق را برای آن آفرید که او را بشناسند و بدانند و ببینند اینکه روی نمینماید از بخل نیست بلکه از غایت کرم است، زیرا خلق تاب آفتاب دیدار او را ندارند اگر بی حجاب روی نماید در حال بسوزند پس نور خود را اندک اندک بواسطه‌ها میرساند تا از آن منتفع شوند و قوت گیرند. چنانکه مادر طعام و نان میخورد تا در او شیر میشود و در صورت شیر نان و گوشت را بطفل خود میخوراند اگر عین نان و گوشت را در دهان او کند و بخوراند طفل در حال بمیرد. همچنانکه آدمی لذت گیرد از آتش بواسطۀ حمام و آب گرم، لیکن اگر در عین آتش رود سوخته شود مرغ سمندری باید که در عین آتش درآید و آن ولی خداست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.