هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از پیامبر اسلام (ص) و ویژگی‌های اخلاقی و معنوی او سخن می‌گوید. در بخشی از شعر، شاعر به داستان ورود یک مرد نابینا به حضور پیامبر اشاره می‌کند و واکنش عایشه (همسر پیامبر) به این اتفاق را توصیف می‌کند. شاعر همچنین به زیبایی و جلالت پیامبر و غیرت او اشاره می‌کند و از قدرت و عظمت او در عالم هستی سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر و استعاره‌های ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

بخش ۱۹ - در آمدن ضریر در خانهٔ مصطفی علیه‌السلام و گریختن عایشه رضی الله عنها از پیش ضریر و گفتن رسول علیه‌السلام کی چه می‌گریزی او ترا نمی‌بیند و جواب دادن عایشه رضی الله عنها رسول را صلی الله علیه و سلم

اَنْدَر آمد پیشِ پیغامبر ضَریر
کِی نَوابَخشِ تَنورِ هر خَمیر

ای تو میرِ آب و من مُسْتَسقی‌اَم
مُسْتغاث الْمُسْتَغاثْ ای ساقی‌اَم

چون دَرآمَد آن ضَریر از دَر شِتاب
عایشه بُگْریخت بَهْرِ اِحْتِجاب

زان که واقِف بود آن خاتونِ پاک
از غَیوریِّ رَسولِ رَشکْ ناک

هر کِه زیباتَر بود رَشْکَش فُزون
زان که رَشک از ناز خیزد یا بَنون

گَنْده‌پیران شوی را قُمّا دَهَند
چون که از زشتیّ و پیری آگَهَند

چون جَمالِ اَحمَدی در هر دو کَوْن
کِی بُده‌ست ای فَرِّ یَزدانیش عَوْن؟

نازهایِ هر دو کَوْن او را رَسَد
غَیْرت آن خورشیدِ صد تو را رَسَد

که دَر اَفْکَندم به کَیوانْ گوی را
دَر کَشید ای اَخْتَران هی روی را

در شُعاعِ بی‌نَظیرم لا شَوید
وَرْنه پیشِ نورِ من رُسوا شَوید

از کَرَمْ من هر شَبی غایِب شَوَم
کِی رَوَم؟ اِلّا نِمایَم که رَوَم

تا شما بی من شَبی خُفّاش‌وار
پَر زَنان پَرّید گِرْدِ این مَطار

هَمچو طاووسانْ پَری عَرضه کُنید
بازْ مَست و سَرکَش و مُعْجَب شوید

بِنْگَرید آن پایِ خود را زشتْ‌ساز
هَمچو چارُق کو بُوَد شمعِ اَیاز

رو نِمایَم صُبْح بَهْرِ گوشْمال
تا نگردید از مَنی زَاهْلِ شِمال

تَرکِ آن کُن که درازاست آن سُخُن
نَهْی کرده‌ست از درازی اَمْرِ کُن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۸ - استدعاء امیر ترک مخمور مطرب را بوقت صبوح و تفسیر این حدیث کی ان لله تعالی شرابا اعده لاولیائه اذا شربوا سکروا و اذا سکروا طابوا الی آخر الحدیث می در خم اسرار بدان می‌جوشد تا هر که مجردست از آن می نوشد قال الله تعالی ان الابرار یشربون این می که تو می‌خوری حرامست ما می نخوریم جز حلالی «جهد کن تا ز نیست هست شوی وز شراب خدای مست شوی»
گوهر بعدی:بخش ۲۰ - امتحان کردن مصطفی علیه‌السلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان می‌شوی پنهان مشو که اعمی ترا نمی‌بیند تا پدید آید کی عایشه رضی الله عنها از ضمیر مصطفی علیه السلام واقف هست یا خود مقلد گفت ظاهرست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.