هوش مصنوعی:
شیخ محمدعلی از لاهیجان رشت، در اواخر دوره صفویه ظهور کرد و دارای کمالات صوری و معنوی بود. او به خطاطی مهارت داشت و مناطق مختلفی مانند آذربایجان، خراسان، عراق، فارس و هندوستان را سیاحت کرد. در دهلی ساکن شد و مورد احترام بزرگان و طلاب بود. دیوان شعر او شامل غزلیات عرفانی و اخلاقی است که در متن نمونههایی از آن آمده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل اشعار عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عمیق عرفانی داشته باشد. همچنین برخی از ابیات ممکن است حاوی مضامین پیچیده یا انتقادی باشند که برای نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
بخش ۵۰ - حزین لاهیجی قُدِّسَ روحه
اصلش از لاهیجان رشت و نامش شیخ محمدعلی و از متأخرین است. در اواخر دولت صفویه ظهور نموده و صاحب کمالات صوری و معنوی بوده و خطوط را نیکو رقم مینمود. آذربایجان و خراسان و عراق و فارس را سیاحت کرده و از راه لارستان و بندر عباسی روی به هندوستان آورد. در دهلی توطن گزید و معروف اهالی آن بلاد گردید. اعاظم آن بلد را مراد و طلاب را محل اعتماد و جمعی را به خدمتش اعتقاد به هم رسیده. دیوانش ملاحظه و این ابیاتش منتخب شد:
مِنْغزلیاته
با هرچه بود انس تو جای تو همان است
هر چیز هوای تو خدای تو همان است
٭٭٭
کودک مشیمه را نشمارد به خویش نیک
دنیا به چشم مردم دنیا حقیر نیست
٭٭٭
از صحبت صوفی منشان سوخت دماغم
ای باده پرستان ره میخانه کدامست
٭٭٭
نومیدی عاشقان قدیم است
مخصوص به روزگار من نیست
٭٭٭
کرد داغم نگه زاهد خاموش حزین
چه بگویم به من این صورت دیوار چه کرد
٭٭٭
بنمای رخ چون دیده را گرم تماشا کردهای
ار خوش بود مستوریت ما را چه رسوا کردهای
٭٭٭
تو و زهد خشک زاهد، من و عشق و می پرستی
تو و عیش هوشیاری، من و گریههای مستی
٭٭٭
بازوی زال دنیا چند افکند به خاکت
بی درد پشت دستی نامرد پشت پایی
٭٭٭
دولت طلبی دامن دل را مده از دست
شاید که برون آید از این بیضه همایی
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
٭٭٭
پیاله میکشم امشب به طاق ابرویی
سبوکشان خرابات عشق را هویی
مِنْغزلیاته
با هرچه بود انس تو جای تو همان است
هر چیز هوای تو خدای تو همان است
٭٭٭
کودک مشیمه را نشمارد به خویش نیک
دنیا به چشم مردم دنیا حقیر نیست
٭٭٭
از صحبت صوفی منشان سوخت دماغم
ای باده پرستان ره میخانه کدامست
٭٭٭
نومیدی عاشقان قدیم است
مخصوص به روزگار من نیست
٭٭٭
کرد داغم نگه زاهد خاموش حزین
چه بگویم به من این صورت دیوار چه کرد
٭٭٭
بنمای رخ چون دیده را گرم تماشا کردهای
ار خوش بود مستوریت ما را چه رسوا کردهای
٭٭٭
تو و زهد خشک زاهد، من و عشق و می پرستی
تو و عیش هوشیاری، من و گریههای مستی
٭٭٭
بازوی زال دنیا چند افکند به خاکت
بی درد پشت دستی نامرد پشت پایی
٭٭٭
دولت طلبی دامن دل را مده از دست
شاید که برون آید از این بیضه همایی
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
٭٭٭
پیاله میکشم امشب به طاق ابرویی
سبوکشان خرابات عشق را هویی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۹ - حسن شاملو علیه الرحمه
گوهر بعدی:بخش ۵۱ - حسین کاشی رحمة اللّه علیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.