۱۶۵ بار خوانده شده

بخش ۴۶ - سوزنی سمرقندی

حکیم شمس الدین، محمد بن علی نام و لقبش بوده. در بخارا تحصیل کمالات نموده. از فحول حکماء و شعرای آن زمان محسوب شده. در ایام شباب با وجود فضایل ادراک متعالی اغلب اشعارش به طریق مهاجا و هزالی واقع آمده. بالاخره از فیضِ صحبت جناب حکیم سنایی از اهاجی رکیکه تائب و به تحصیل مراتب عالیه راغب گردید. زیارت حرمین الشریفین را دریافت و در سنهٔ پانصد و شصت و نه به عالم دیگر شتافت. گویند نسبتش به حضرت سلمان رضی اللّه عنه می‌رسد. از اوست:

تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ
بر آبگینه خانهٔ طاعت زنیم سنگ

بر آبگینه سنگ زدن فعل ما و ما
تهمت نهاده بر فلکِ آبگینه رنگ

اصرار کرده با گنهِ خود به سر و جهر
نه شرم از صغیره و نه از کبیره ننگ

نمرود وقت گشته و فرعون مملکت
گه با رسول کینه و گه با خدای جنگ

جایی که جنگ باید پذیرفته‌ایم صلح
جایی که صلح باید آشفته‌ایم جنگ

چنگِ اجل گرفته گریبانِ عمرِما
ما خوش گرفته دامن آز و هوا به چنگ

ز هر بدی که تو گویی هزار چندانم
مرا نداند زان گونه کس که من دانم

به یک صغیره مرا رهنمای سلطان بود
به صد کبیره کنون رهنمای شیطانم

هواست دانه و من دانه چین وهاویه دام
اگر به دانه بمانم به دام درمانم

هوا نماند تا ساعتی به حضرت هو
هو اللّهی بزنم حلقه‌ای بجنبانم

اگر نبودی با این هوا هدایتِ هو
به سوی هاویه بردی هوا چو هامانم

به حقِ دین مسلمانی ای مسلمانان
که چون به خود نگرم ننگ هر مسلمانم

رسول گفت پشیمانی از گنه توبه است
برین حدیث اگر تایبی است من آنم

به زهدِ سلمان اندر رسان مرا ملکا
چو یافتم ز پدر کز نژادِ سلمانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
گوهر بعدی:بخش ۴۷ - شمس الدّین طبسی عَلَیهِ الرَّحْمَة
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.