۲۴۷ بار خوانده شده

فصل ۴

اگر این معنی در بتکده روی نماید روی به بت باید آورد و زنّارگاه‌گاه بر میان وقت باید بست و از غم برست و بیقین باید دانست که عاشق گرانمایۀ سبک رو را هر چیز که جز معشوقست حجاب راه معشوقست:

کعبه و بتخانه حجابند و بس
روی دلم سوی رخ یار کو

قبله بدل گشت درین ره مرا
خیز بگو قبلۀ کفار کو
ایعزیز چون خطاب مستطاب جاءَ الحقُّ وَ زَهَقَ الباطِل وارد گشت بتان مکه از لذت بشارت ظهور نور حق درروی افتادند خَرّوا له سَجَّدا..

تا قبلۀ عشاق جهان روی تو شد
روی بت و بتگران همه سوی تو شد

چوگان سر زلف تو رهبان چو بدید
انگشت بر آورد و یکی گوی تو شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۳
گوهر بعدی:فصل ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.