هوش مصنوعی: متن درباره وجود و عدم وجود ذره‌ای است که گاهی دیده می‌شود و گاهی نه، و این به دلیل لطافت و دقت آن است. همچنین، اشاره‌ای به عشق و نایابی دارد و این که نادیدن گاهی از فرط قرب است. در پایان، شعری درباره عشق و گریۀ ناشی از نایابی دلبر آورده شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشعار و عبارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

فصل ۳۱

ذره از آن گاهی در نظر آید و گاهی نیاید که وجودش بین العدم و الوجود موقوفست گاه هم با آفتاب در عالم او حاضر شود و گاه از سایۀ عدم درو ناظر شود. ای درویش نه همه نایافتن از کبریا و علو بود از غایت لطافت و دقت هم بود. یکی از بزرگی در دید نیاید و دیگر از خردی در نظر نیاید این بنسبت آن احقر بود و اصغر و آن به نسبت این اعظم بود واکبر اما هر دو در نایابی برابر باشند:

پیری دیدم ز عشق در غرقابی
وز گریۀ خود بکرد او گردابی

گفتم که ز بهر کیست این گریۀ تو
گفتا که ز بهر دلبر نایابی
نادیدن از فرط قرب بود و دیدن از نَحنُ اَقرَبُ. برای دیدست نادید و این رمزی عجب است.
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۳۰
گوهر بعدی:فصل ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.