۲۲۰ بار خوانده شده

فصل ۴۹

عشق مهندسیست که رقاب عاشقان را قراب خود خواهد کرد هر کهرا بواسطه او سر از تن جدا شود معشوق جام و لا بر کف او نهد و او را در عالم خود بار دهد:

صد فتنه ز عشق تو برانگیخته شد
با خون دلم عشق تو آمیخته شد

از خنجر آبدار آتش فعلت
تا چشم زدم خون دلم ریخته شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۴۸
گوهر بعدی:فصل ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.