هوش مصنوعی:
خواجه احمد غزالی در کتاب سوانح به گفتگوی معشوق و عاشق اشاره میکند که در آن معشوق از عاشق میخواهد تا یکی شود. عاشق پاسخ میدهد که اگر او معشوق شود، دیگر عاشقی وجود نخواهد داشت و همه چیز به معشوق تبدیل میشود. سپس درویش در ادامه بیان میکند که اگر معشوق با لطف وارد عمل شود، عاشق نیز بدون زحمت به معشوق تبدیل میشود و قابل دیدار میگردد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.
فصل ۶۶
خواجه احمد غزالی قَدَّسَ اللّهُ روحَهُ گوید در سوانح: معشوق با عاشق گفت بیا تو من باش گفت اگر من تو گردم آنگاه معشوق در باید و در عاشق نیفزاید و چون تو من گردی در معشوق افزاید همه معشوق بود و عاشق نه، همه ناز بود و نیاز نه، همه یافت بود و دربایست نه، همه توانگری بود و قلت نه، همه عزت بودو ذلت نه. درین معنی درویش گوید:
معشوق اگر بلطف در کار شود
با عاشق خسته تا در بار شود
معشوق شود عاشق و بی زحمت خود
در عالم او قابل دیدار شود
معشوق اگر بلطف در کار شود
با عاشق خسته تا در بار شود
معشوق شود عاشق و بی زحمت خود
در عالم او قابل دیدار شود
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل ۶۵
گوهر بعدی:فصل ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.