هوش مصنوعی: متن درباره عشق عرفانی و رابطه بین عاشق و معشوق است، جایی که عاشق در ذکر معشوق غرق می‌شود و حضور معشوق در عالم عشق همیشگی است. همچنین، داستان خواجه احمد خوشنام را نقل می‌کند که در روز عید با ندایی الهی مواجه می‌شود و پیامی عرفانی دریافت می‌کند که بر ذکر خداوند تأکید دارد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

فصل ۱۳۶

پس عاشق از خود غایب بود و بمعشوق حاضر تا شاهد و مشهود او معشوق بود بلکه معشوق بغلبۀ ذکر حاضر بود و در عالم عشق دائم الحضور و این در مقامی بود که عاشق بیاد معشوق در یاد آید فَاذْکُرُونی اَذْکُرکُمْ. و درین دو لفظ تنبیهیست و وعدۀ.خواجه احمد خوشنام از بیرون شدگان بود حجة الاسلام او را روز عید بدید از وی عیدی خواست گفت آنچه ترا شاید آنست که در آن عید گذشته چون خلق از خروجگاه بازگشتند من در محراب نمازگاه سر بسجده نهادم گفتم خوشنام را عیدی فرست و نقد فرست که دلش را طاقت وعدۀ فردا نیست ندا بگوشم رسید که پیک حضرت رسید سر بردار سر برداشتم هدهدی را دیدم درمنقار رقعۀ از حریر سبز خطی از نور نوشته بود فاذْکُرُونی اَذْکُرکُم ای برادر عزیز این اشارت بعشق معشوق است فهم این را ذوق یابد.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۱۳۵
گوهر بعدی:فصل ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.