هوش مصنوعی: متن بالا درباره‌ی تفاوت بین طاعت (اطاعت و عبادت) و معصیت (گناه) و تأثیرات روحی و معنوی آن‌ها بر انسان است. در این متن اشاره شده است که طاعتی که باعث عجب و غرور شود، بدتر از معصیتی است که موجب ندامت و بازگشت به سوی خدا می‌شود. همچنین، تأکید شده که عجز، نیاز و درویشی در برابر خداوند ارزشمند است و کبر و ریاست مانع رشد معنوی می‌شود. پیامبر نیز به گناهکاران توبه‌کار اشاره کرده و آن‌ها را برتر از عابدان مغرور دانسته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که برای درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناختی نیاز است. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند این مفاهیم را تحلیل و درک کنند.

بخش ۴۰ - در بیان حدیث نبوی که: لو لم تذنبوا لخشیت علیکم اشد من الذنب الا و هو العجب العجب العجب، بیزارم از آن طاعتی که مرا به عجب آورد. خوشا معصیتی که مرا به عذر آورد. «انین المذنبین احب الی اللّه من زجل المسبحین» چه هر چه موجب نیستی و عجز است به حقیقت طاعت مقبول است.

طاعتی که عجب آورد یا غرور
معصیت کو چون کند از یار دور

گفت پیغمبر که لولم تذنبوا
بر شما بودی مرا خوف دو تو

زانکه باشد در گنه عجز و نیاز
حق همی بخشد چو کردی توبه باز

لیک در طاعت ت را گر عجب هست
هر که معجب گشت از دوزخ نرست

طاعتی ک و عجب و نخوت بار داد
بدتر از هر معصیت گفت اوستاد

گفت بیزارم از آن طاعت که او
موجب عجب آمد و کبر دو تو

ای خوشا آن معصیت کو عاقبت
آورد ما را به عجز و مسکنت

هر که داد او جای نخوت را به سر
طاعتش چون معصیت آمد مضر

هر گناهی کو ندامت آورد
طاعتش خوان چون سلامت آورد

چون بنای کار بر فقر و فناست
کفر این ره هستی و کبر و ریاست

گفت پیغمبر انی ن المذنبین
پیش حق به از حنین الذاکرین

ناله های زار عاشق پیش حق
بر فغان ذاکران دارد سبق

هر چه رو بر عجز دارد طاعتست
اندرین ره عجب و نخوت آفتست

افتقار و عجز و درویشی خوشست
نیکخواهی خیراندیشی خوشست

نیست خالی هیچ شئی از حکمتی
گر شوی عارف بیابی لذتی

آیینۀ هستی چه باشد نیستی
نیستی بگزین گر ابله نیستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۹ - اشارت به حدیث قدسی: لو لم تذنبوا الذهبت بکم و خلقت خلقاً یذنبوا و یستغفرون فاغفر لهم، تا احکام اسمائی ظهور یابد
گوهر بعدی:بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.