۱۳۲ بار خوانده شده

شرح بیتی از سنایی

عاشقان در دمی دو عید کنند
عنکبوتان مگس قدید کنند
بدان نور اللّٰه بصیرتک بنور العیان که در نظر اهل کشف و شهود، عالم هر لحظه‌ای به حسب اقتضای ذاتی خود قطع نظر از موجد نموده، نیست می‌گردد، و به مدد وجودی که عبارت از نفس رحمانی است، هست می‌شود؛ و از سرعت انقضا و تجدد، محجوب زمان و مکان این معنا را در نمی‌یابد.

هر زمان نو می‌شود دنیا و ما
بی‌خبر از نو شدن اندر بقا

آن ز تیری مستمر شکل آمده است
چون شررکش تیز جنبانی به دست

شاخ آتش را بجنبانی به ساز
در نظر آتش نماید بس دراز
عاشق کسی است که که حجب ظلمانی و نورانی به آتش محبت و عشق سوخته، به حقایق امور وصول یافته باشد. دو عید، عبارت از نیستی و هستی است که هر لحظه در نظر عارف عاشق واقع است. چه عید در اصطلاح، مایعود علی القلب است و جماعتی که به دام تعینات و تقیدات مقید و گرفتارند، که عنکبوتان عبارت از آن جماعت است، مگس قدید کنند، یعنی وجودات موهومه عالم را باقی و ثابت و متحقق می‌شمارند و از حقیقت حال غافلند که اشیا را وجود حقیقی نیست، و موجودیت اشیا عبارت از نسبت وجود حق است به ایشان، و چون آن نسبت قطع کردده می‌شود، اشیاء معدوماتند، که: «التوحید اسقاط الاضافات».

جهان را نیست هستی جز مجازی
سراسر حال او لهو است و بازی‌‌
والسّلام - تمّ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شرحی بر یک رباعی عرفانی‏
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.