۲۱۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵ - قائم مقام به فاضل خان گروسی از خراسان نوشته است

بابی و امی فاضل فی لفظه
ثمن تباع له القلوب وتشتری

قطف الرجال القول وقت نباته
و قطفت انت القول لمانورا
مدتی است که از تحریرات شما محظوظ نشده ام، در این مرارت و زحمت‌های خراسان چیزی که بفریاد ماها میرسد همان الفاظ و معانی دلپذیر شما بود که مرده را جان می‌دهد و خسته را درمان. حالا چه افتاده که باب این فیض مسدود است و فیض این نعمت مقطوع؟ مگر خدا نخواسته قصوری در محبت من گفته اند یا فتوری در مودت خود دیده اید؛ ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام. نشاید. هلم الصحیفه و المقلمه و ادن المحیبره المفعمه. تا:

اختر از چرخ بزیر آری و پاشی بورق
گوهر از بحر برون آری و ریزی بکنار

لم ترعینی مثلکم فاضلاً
لکل شیئی شاء وشاآ

یبدع فی الکتب و فی غیرها
بدایعا ان شاء انشاآ
البته از اوضاع و احوال عالیجناب فرزندی میرزا محمدعلی و نورالعیونی میرزا حسین و قوة القلبی میرزا محمد جعفر سلمهم الله تعالی غافل و بی خبر نیستید و چون من از عالیجناب فرزندی بناچار دور شده ام شما که نزدیکید مراقب خواهید بود. یالیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما. هم چنان که فرزند عزیزم وفقه الله در هیچ حال از شرح و بسط حقایق اوضاع شما غفلت نداشته و نخواهد داشت؛ توقع دارم که شما نیز گزارش اوضاع او را بعد از ورود همدان مفصلاً مطابقاً للواقع مرقوم فرمایند.
والسلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴ - کاغذی است که قائم مقام به وقایع نگار از تبریز نوشته است در زمان حیات نواب نایب السلطنه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶ - خطاب به عالیجاه میرزا بزرگ نوری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.